داستان فیلم
داستان در سال 1990 در شهری کوچک در نزدیکی رودخانه ساحلی اتفاق می افتد. کوان لیانگ یک نگهبان کارخانه است و همیشه بخاطر اتفاقاتی که در رودخانه مجاور رخ می دهد سرزنش میشود. بزرگترین مشکل این است که، در واقع، به نظر می رسد که لیانگ، به هر طریقی، درگیر حوادث عجیبی است که در شهر رخ می دهد. با این حال، حل این پرونده بسیار دشوار به نظر میرسد چرا که افسانه های مختلفی در مورد شیاطین و وجود طلای پنهان در گردش است. به زودی تعداد زیادی از ساکنان تصمیم به کشف حقیقت پشت این حوادث مرموز می گیرند و یک بار برای همیشه سعی می کنند وجود پدیده های ماوراء طبیعی را تایید یا رد کنند ولی…