خلاصه داستان: آیدا و تئومان که پس از یک عصر جادویی در کاپادوکیا، رد یکدیگر را گم کرده بودند، سه سال بعد دوباره در آنکارا ملاقات میکنند، اما آیدا اکنون با محمد عموی تئومان است. دوران سختی برای آیدا که زیر فشار مادرش له می شود و تئومان که بین خانواده و عشقش دویده است آغاز می شود. از طرف دیگر کومرو ...
خلاصه داستان: آلینا بوز به پرستار بچه ای به نام "زینپ" جان می دهد. زینب که با چالشهای زیادی بزرگ شده است، تا حدی به خاطر پدر بیفایدهاش، وقتی به کیسهای پول نقد برخورد میکند، با بزرگترین آزمایش روبرو میشود.
خلاصه داستان: داستان دیلان که از یک طرف رویاها و امیدهایش از او گرفته شده بود و از طرف دیگر باران که برای پایان دادن به دشمنی و نجات برادرش از این چرخه مجبور به ازدواج شد. با این حال، این ازدواج برای آن دو زندانی است و عمویش که به ثروت او چشم دوخته است، می خواهد دوباره دشمنی را برانگیزد. این رابطه پر از درگیری بادهای شدیدی را بین دو قلب به همراه خواهد داشت. آیا این ازدواج به یک ازدواج واقعی تبدیل می شود؟
خلاصه داستان: کوسر در محله ای محقر و فقیر بزرگ شد و پس از اینکه عروس پسر خانواده ثروتمند کریملی می شود، پدرش به دلیل اینکه او این ازدواج را تایید نمی کند، تمام روابط خود را با او قطع می کند. اما وقتی کوسر شوهرش را از دست می دهد، او...
خلاصه داستان: اوغوز و فیروزه، وارث خانواده دمیرهانلی، با عشق انتقام جویانه فیروزه جای خود را روی پرده سینما خواهند گرفت. اورهون که عاملان را مجازات کرد، اکنون با آتش انتقام در قلب خود هدایت خواهد شد.
خلاصه داستان: عشق امره، مردی که هرگز طعم عشق را نچشیده است، و هیکران، که به امید یافتن نوزادی که گمان می کرد از دست داده نفس می کشد. هیکران دخترش را که سالها پیش از دست داده بود، در عمارتی که برای نگهداری از کودک آمده بود، پیدا می کند...
خلاصه داستان: ماسال تمام عمرش با داستانهای شیرین یعنی مادر خیالپرستش بزرگ شده است. مادر ماسال بخاطر بیماری قلبی در بیمارستان بستری میشود و این باعث میشود ماسال وارد دنیای سرد و خشن واقعیت شود و تبدیل به دختری وحشی و عصبی شود که برای گرفتن خواستههایش دست به هر بدی بزند. اولین کسی که از ماسال حمایت کرد معلمش اوگین بود ولی به مرور زمان همه چیز عوض شد….